ای کسانی که ھرگز موفق نشدید بالاخره کسی را وادار به تظاھر به عشق و پرستش نسبت به خودتان نمایید.
با آنهمه ایثارگریهایی که کردید جز بر نفرت دیگران نیفزودید و اینک انتقام میستانید در پشت دربهای بسته خانههایتان و سپس در زندانها به شکنه کسانی میپردازید که با ھر چه عشق و ایثار مخالفند و در جستجوی آزادی و عدالت میباشند.
زیرا آنچه را که شما عشق و عاطفه مینامید آنھا جز اسارت و بردهگی و فریب نمیخوانند. اینک آنقدر شکنجه میدھید تا کسی به عشق شما اعتراف نماید و اگر به شما دل ندھد لااقل جان بدھد.
شما ھمچون بسیاری نیاموختهاید که در حین نفرت نمایش عشق بدھید!
اگر این بازی را بلد میبودید اینقدر بدنام نمیشدید.
شما کسانی را شکنجه میکنید که در خانواده شان منفور گشته و اینک کبادە عشق به مردم به دوش میکشند به دروغ.
پس درست مثل شمایند. شما دروغ آنان را شکنجه میکنید شما بخوبی آنان را میشناسید چون مثل شمایند.
ولی شما عشق راستین را می جوئید و آنان عشق دروغین را. پس این راستی است که دروغ را شکنجه می کند و شکنجه می شود.
در مجموع این ھمان «ارادە به پرستیده شدن» است که شکنجه میشود. چرا که جز خدا لایق پرستیده شدن نیست.
کتاب ابرانسان ص ۴۶، استاد علی اکبر خانجانی
ثبت ديدگاه
You must be logged in to post a comment.