بسم الله الواحد
١ -مرد ، وجود است و زن هم عدم .
٢ -زن ، ماده است و مرد هم معنا .
٣ -مرد ، ظرف است و زن هم مظروف .
۴ -مرد ، ظاهر است و زن هم باطن .
۵ -زن ، زمین است و مرد هم آسمان .
۶ -مرد ، عاشق است و زن هم معشوق .
٧ -مرد ، خیر است و زن هم شر .
٨ -مرد ، روز است و زن هم شب .
٩ -مرد ، کلمه است و زن هم اعراب آن .
١٠ -زن ، هوا است و مرد هم نفس .
١١ -مرد ، آب است و زن هم آتش .
١٢ -مرد ، اول است و زن هم آخر .
١٣ -مرد ، دنیاست و زن م آخرت .
١۴ -مرد ، عارف است و زن هم معروف .
١۵ -مرد ، فاعل است و زن هم مفعول .
١۶ -مرد ، جاهل است و زن هم مجھول .
١٧ -مرد ، طالب است و زن هم مطلوب .
١٨ -مرد ، شاهد است و زن هم آئینه .
١٩ -مرد ، ” ال ” است و زن هم ” لا ” .
٢٠ -زن ، ذات است و مرد هم صفات .
٢١ -مرد ، زنده است و زن هم زندگی .
٢٢ -مرد ، راه است و زن هم مقصد .
٢٣ -زن ، غیب است و مرد هم شهود .
٢۴ -مرد ، خانه است و زن هم صاحبخانه .
٢۵ -مرد ، شاغل است زن هم مشغول .
٢۶ -مرد ، خالق است و زن هم مخلوق .
٢٧ -مرد ، من است و زن هم تو .
٢٨ -زن ، هستی است و مرد هم بایستی .
٢٩ -مرد ، کُن است و زن ھم فیکون .
٣٠ -زن ، خویش مرد است و مرد هم غیر زن .
٣١ -زن ، ناز است و مرد هم نیاز .
٣٢ -زن ، تنِ روح مرد است و مرد هم روحِ تن زن .
٣٣ -مرد ، بوِد نبود زن است و زن هم نبوِد بوِد مرد .
٣۴ -زن ، چیزی برای مرد است که باید باشد و نیست .
٣۵ -مرد ، چیزی برای زن است که نباید باشد و هست .
٣۶ -زن ، چیزی است که مرد می خواهد در او فنا شود .
٣٧ -مرد ، چیزی است که زن می خواھد از او بقا یابد .
٣٨ -فرق بین زن و مرد ، فرق همه فرق ھاست .
٣٩ -جاذبه بین زن و مرد ، جاذبه همه جذبه هاست .
۴٠ -اتحاد بین زن و مرد ، اتحاد بود و نبود است .
برگرفته از کتاب فلسفه آدم و حوا فصل دوم دیالکتیک زن و مرد
اثر استاد علی اکبر خانجانی
ثبت ديدگاه