صیادان نفس ما ( تفسیری از سورۀ فلق) خودشناسی قرآنی مقاله ۱۲
هر شئ ای در محیط زیست ما یک دام است ، صیادی که میخواهد ما را به تسخیر خود آورد و مصادره کند . در اینجاست که سورۀ فلق را در قرآن درک می کنیم : « پناه می برم به پروردگار شکافندۀ چیزها از شر هر آنچه که آفریده است » . هر چیزی دهان باز کرده و می خواهد ما را ببلعد . و اینست شرّ چیزها و مخلوقات . که باید پناه برد به خالق چیزها از شرّشان . از جمله از شرّ حسودان که دهان گشوده و آمادۀ بلعیدن نفس ما هستند ( من شر حاسداً اذا حسد ) .
انسان ، جان جهان و روح کائنات است و کلّ کائنات در عطش جاودانه شدن در طمع انسان است . اینست آن خطری که انسان را در جهان تهدید می کند ، خطر مسخ و بیگانه شدن و به تسخیر اجنّه و شیاطین در آمدن . و آنچه که دین و احکام الهی نامیده می شود راه و روش مصون ماندن از خطر نابود شدن در محاصرۀ این دشمنان است .
از خود بیگانگی و انواع جنون آدمی معلول این تسخیر شدگی و مصادره بواسطۀ غیر است : اجنّه و شیاطین و آدمهائی که خود به تسخیر غیر در آمده اند ( خنّاس ها ) و لانه اجنّه و شیاطین هستند و در کمین انسانها بسر می برند . و از این منظر و خطر است که ارزش و نیاز حیاتی رجعت به خویش و خودشناسی درک می شود. ولی چگونه آدمی که به سرقت رفته و به تسخیر صدها جنّ و شیطان و خنّاس درآمده می تواند جان برهد و به خانۀ وجود خود بازگردد . زیرا نه تنها او در خارج از خانۀ وجودش به سرقت رفته بلکه خانۀ او نیز غصب شده و به تسخیر غیر در آمده است . آیا بدون یاری یک انسانی که خود توانسته نجات یابد و دشمن را می شناسد و راه را یافته است می توان نجات یافت .
کتاب دائرةالمعارف عرفانی جلد دوم _ فلسفه قرآنی_ خودشناسی قرآنی اثر استاد علی اکبر خانجانی
کتابهای مرتبط: کتاب معرفت شناسی قرآنی _ کتاب ذکر _کتاب مبانی هستی شناسی قرانی
هرچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند