« فلسفۀ انتظار ظهور ناجی » (خودشناسی دینی) مقاله 1
آدمی فقط به امیدها و انتظارات و آرزوهایش زندگی می کند. انسان تنها حیوان در انتظار است.
حتی در انتظار زنده شدن و هستی یافتن . گوئی که حیات و هستی خاکی بشر در جهان برای او هیچ احساس و دریافتی از حیات و هستی ندارد.
مسئله و معنای رستگاری هم دقیقاً رستن از مرگ و نابودی است.
بنابر این می توان گفت که شدت و عمق این انتظار است که بهمان شدت و عمق به انسان حیات و هستی میبخشد.
پس هستی انسانی بشر از جنس انتظار است یعنی انسانیّت چیزی جز انتظار نیست: انتظار انسانیّت!
پس از این دیدگاه که دیدگاه ویژه تشیع است هستی یعنی انتظار و خاصّه ظهور ناجی !
مولانا می فرماید «گر در طلب لقمۀ نانی ، نانی ».
بر همین اساس آدمی در انتظار و طلب هر چه باشد بتدریج همان چیز می شود یعنی هر که خدا خواست خودش خدا شد. پس منتظر ترین انسان بر آستانۀ حق ، خود مظهر حق است و منتظرترین انسان دربارۀ امام و ناجی ، خودش امام و ناجی می شود.
همانطور که ذاکرترین انسان به درگاه پروردگار ، خود مظهر جمال و کمال خداوند و خلیفۀ او در جهان است.
انسان چیزی جز آرزویش نیست.
این معنا در قرآن نیز مذکور است که :«براستی آیا انسان چیزی جز تمنّای خویشتن است.»
یاد و عشق و انتظار هر چیزی آدمی را مظهر همان چیز می سازد .
آدمی مخلوق عشق خویشتن است. هر عاشق صادقی بالاخره خودش مظهر معشوق می شود و این راز توحید و تجلّی معشوق در عاشق است.
آنکه منتظرتر است هست تر است. حتی خداوند نیز در قرآن می فرماید: که او نیز در انتظار مؤمنین است و از
منتظرین است. پس خداوند مظهر اشد و اکمل انتظار است.
زیرا او خود عشق است و عشق یعنی انتظار یعنی تحت نظر بودن !
کتاب دائرةالمعارف عرفانی جلد دوم فصل فلسفه دین اثر استاد علی اکبر خانجانی
کتابها و مقالاتی دیگر در معنای ظهور ناجی : سخنرانی استاد در مورد امام زمان – کتاب دعای عرفه امام زمان –
ثبت ديدگاه