
۴۵ -محبت پیر قلوب چو سنگ مریدان را زنده می سازد که مرید باید این حیات دل را
بخدمت اطاعت از پیر بگیرد و به پیرش محبت و ارادت ورزد در حالیکه اکثرا این محبت
را بخدمت کافران نژاد خود می گیرند و این عین ایمان فروشی است و محبت را به خدمت
شقاوت در آوردن است. این محبت قرار نیست صرف ایل و عیال پرستی شود.
این عین پیر فروشی است آنهم فروش دوست به دشمن. فروش ایمان به کفر. و دل را منزل کافران و اشقیاء نمودن.
۴۶ -بسیاری از مریدان این احیای دل و جان و اراده و عزت نفس خود از منبع محبت پیر
را صرف دنیا پرستی وبولهوسی می کنند و ریاست طلبی ها و جلوه گریهای بازاری و
بدینگونه بناگاه خود را میان تهی و پوچ شده می یابند واز پیر طلبکار می شوند و احوال
سابق خود را به سحر و جادوی پیر منسوب می کنند و کل این واقعه را یک توهم وفریب از جانب پیر قلمداد می کنند تا ایمان فروشی خود را توجیه کرده باشند.
۴٧ -پیران طریقت که آخرین منابع محبت الهی بر روی زمین و جانشینان امام زمان در
عرصه غیبت می باشند. تنها کانونهای نجات و هدایت خلق هستند و آخرین امید تباه شدگان و
مستضعفین روی زمین. و لذا هر که با اینان عداوت کند با تمام حیات و هستی خود به نبرد برخاسته و خود را به خاک مذلت می نشاند.
۴٨ -عداوت با پیر و نهایتاً از دست دادن این رابطه بی تردید امری ارادی برای یک مرید
نیست بلکه عذاب کبر و غرورو عدم اطاعت است که دامنگیرش می شود و علیرغم میلش،
مهد محبت و کرامت حق را از دست می دهد و به شقاوت خلق و ضلالت آخرالزمان مبتلا می شود.
۴٩ -آنچه که انسان مؤمنی را به مقام پیر طریقت می رساند چیزی جز محبت الهی در
وجودش نیست و شفاعتها وکراماتش نیز حاصل این محبت است و بخودی خود ھیچ ارزشی
ندارد. و لذا در هر کسی دریائی از اعمال خارق العاده هم که متمرکز باشد و این نور الهی
نباشد پیر نیست. فرق یک شیاد و دجال با پیر همین امر است. و پیری هم که مرید را امر
به غیر حق و فضائل انسانی و شریعت محمدی نماید، پیر نیست. پیر کامل اسوه اخلاق
قرآنی است و البته نه اخلاق تاریخی که به قرآن نسبت داده می شود. و همه امرهای یک
پیر بر حق نعل به نعل مطابق عقل و معرفت و علم حقیقی است. مکتب عملی پیر سراسر
عرفان بمعنای معرفت عملی است و نه ورد و فوت و خرافه و تبرک و دعانویسی. در
حالیکه یک مرید منافق بسوی جنبه های خرافی می رود و حداکثر از پیرش یک دعا گوی
ورد گو و متبرک می سازد تا جائی که ادرارش را در شیشه می ریزد تا شفای امراض تن و جانش سازد.
۵٠ -و شاهدیم که امروز اکثر سلسله های درویشی در کشورمان و بلکه کل جهان بسوی
چنین خرافه ای رفته و مهد تولید انواع جنونها و نفاق ها شده اند و لذا انواع مفاسد اخلاقی
از جمله اعتیاد و فحشاء از جمله دستاورد این فرقه هاست که در جهان مسیحی و هندو هم
اوضاع بر همین طریق است که گاه نامهای علمی هم بر خود می نهند. انرژی درمانی، درمان کوانتومی و غیره.
از کتاب خداشناسی ربوبی (رب شناسی ) فصل چهارم اثر استاد علی اکبر خانجانی
ثبت ديدگاه
You must be logged in to post a comment.