? نازحق و ناز ناحق ▫️ خودشناسی جنسی ▪️ مقاله شماره 39
ناز به معنای رفتار یا گفتاری است که نیاز را کتمان کند .
بنابراین بسته به اینکه آن نیاز کتمان شده حق باشد یا ناحق لذا ناز حاصل از آن ھم ناز برحق و ناحق است .
مسلماً نیازھای بولھوسانه و عیاشانه و فاسقانه و زیاده طلبی ھا و حرص ھا اگر کتمان شوند عین حق است و این دقیقاً تقواست و رفتار حاصل از این ناز ھم حیاو خویشتن داری است و این عین ازخودگذشتگی می باشد .
و اما نیازھای واجب و غریزی بشر در رابطه با کسانی که برآورده شدنشان موجب خود فروشی و فسق وتبھکاری و دزدی نباشد اگر کتمان شود عین کفر است و مکر و تکبّر و اشد خودپرستی احمقانه است .
مثل نیاز جنسی زن و شوھر به یکدیگر و یا نیاز به محبّت و نیازھای مادی که بر آورده شدنش مقدور ومیسر می باشد . کتمان این نیازھای روزمره که اساس معنوی زندگی است عین ناز ناحق می باشد که معلول تکبّر و کفر است و فرد ناز کننده می خواھد بدون آنکه نیازش را بیان و عیان کند طرف مقابلش برآورده سازد و لذا ھیچ تعهدی ھم به فرد مقابل نداشته باشد .
لذا این ناز ناحق برخاسته از گریز ازوظیفه و عهد و وفاست و عملی شیطانی و پلید و ستمگرانه است که ھمه زنان کافر به آن مبتلا می باشندو زندگی زناشوئی را مبدّل به جهنّم سوء تفاھم ھا می کنند و خود را در قحطی عاطفی قرار داده که ھمین قحطی یا موجب افسردگی و یا موجب روسپی گری پنهان است .
و اما طرف دیگر ناز زن ھمانا نازکشی مردان است و فقط مردان مؤمن با معرفت و حق پرست می توانندناز ناحق زن را نکشند و او را دیوانه و روسپی صفت نکنند و بلکه وی را مجبور به صدق و بیان صمیمی نیازھایش سازند .
بی تردید زن کافر و متکبّر و وظیفه نشناس بدون ناز کردن و کشیده شدن نازش احساس نابودی می کند و این ھمان روسپی صفتی اوست که بالاخره او را یا روسپی می کند یا دیوانه .
✓ برگرفته از کتاب دائرةالمعارف عرفانی _ جلد اول _ فصل اول _ فلسفه آدم و حوا
« اثر استاد علی اکبر خانجانی »
مقالات صوتی تصویری دائرةالمعارف ها را در کانال یوتیوب ببینید : استاد علی اکبر خانجانی
ثبت ديدگاه